فهرست مطالب

نشریه زن در توسعه و سیاست
سال سوم شماره 1 (بهار 1384)

  • تاریخ انتشار: 1384/02/11
  • تعداد عناوین: 7
|
  • سیدعلی علوی قزوینی * صفحه 5
    نویسندگان قانون مدنی ایران در تدوین مقررات مربوط به حقوق خانواده، معمولا از آراء مشهور فقهاء امامیه پیروی کرده اند، این تبعیت در مواردی بدون ملاحظه نظرات مخالف در فقه و ارزیابی قوت و استحکام فقهی آنها صورت گرفته و سبب وضع مواد قانونی نامتعادلی شده است. از جمله این موارد ماده 1123 قانون مدنی است که به موجب آن قرن جذام،برص،افضاء، زمین گیری و نابینایی از هر دو چشم از عیوب خاص زنان شمرده شده و در نتیجه موجبات برخورداری شوهر از حق فسخ نکاح را در این موارد فراهم ساخته است و در مقابل زن را از چنین حقی به جهت ابتلاء شوهر به برخی از این بیماری ها که امکان ابتلاء آن در زنان و مردان یکسان است(مانند برص و جذام) محروم کرده است. به نهظر می رسد این نابرابری در حقوق زوجین در زمینه برخورداری از حق فسخ نکاح در این قبیل بیماری ها، غیر قابل توجیه است. در یان مقاله سعی شده است تا با طرح دلایل و مستندات نظریه مشهور و نقد و بررسی آنها و نیز ارائه دیدگاه های مخالفین و ارزیابی آن، به نتایج منطقی و قابل قبولی برسیم.
    کلیدواژگان: افضاء، برص، جذام، عیوب زن، فسخ نکاح، قرن، نابینایی دو چشم، زمین گیری
  • رسول صادقی. محمد جلال عباسی شوازی * صفحه 25
    الگوهای ازدواج در بین کشورها و حتی در درون یک کشور در میان گروه های قومی گوناگون، متفاوت است. چنین نوسانی می تواند هم ناشی از عوامل قومی – فرهنگی، و هم متاثر از عوامل اقصادی – اجتماعی باشد. مقاله حاضر با استفاده از داده های طرح ملی«بررسی ویژگی های اقتصادی اجتماعی خانوار 1380» به بررسی الگوهای ازدواج در میان گروه های قومی در ایران پرداخته و تاثیر مستقل قومیت بر این الگوها را بررسی می نماید. یافته ها نشان دهنده الگوهای متمایز ازدواج در میان گروه های قومی در ایران است. نتایج تحلیل چند متغیره نیز بیانگر این است که بعد از کنترل مشصه های اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی، تفاوتهای قومی در الگوهای ازدواج باقی می ماند و به عبارتی قومیت نقش مستقلی در تبیین الگوهای ازدواج در ایران است. هرچند هنجارها و ارزش های قومی فرهنگی در ورای نوسازی اقتصادی اجتماعی اثر خود را اعمال نموده و به تفاوت درالگوهای ازدواج منجر شده است، با اینحال عوامل اقتصادی اجتماعی نیز در تعدیل و کاهش اثر قومیت نقش داشته است. مطالعات جمعیت شناسی – مردم شناسانه با بکارگیری روش های کیفی می تواند شناخت عمیق تری نسبت به تاثیر هنجارها، ارزشها و اعمال قومی بر الگوهای ازدواج و خانواده در ایران ارائه نماید
    کلیدواژگان: ازدواج بین قومی، الگوهای ازدواج، اثر ناهنجاری - فرهنگی، قومیت، همانندی مشخصه ها
  • شادی شریفی * صفحه 49
    برخی از فمینیست ها به مفهوم هموابستگی بعنوان یک اختلال یا بیماری در زنان انتقاد کردند و هموابستگی را حاصل تجویزهای اجتماعی(نقشهای جنسیتی زنانه) دانستند، به دنبال این انتقاد در پژوهش حاضر میزان هموابستگی در زنان با نقش های جنسیتی مختلف مورد مقایسه قرار گرفت. روش تحقیق علی – مقایسه ای بوده و نونه مورد مطالعه 174 نفر از زنان متاهل شهر تهران با تحصیلات دانشگاهی شامل 9/69 درصد شاغل و 1/03 درصد خانه دار بودند که با روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه سنجش هموابستگی هالیوک(دیر،2000) و پرسشنامه صفات شخصیتی PAQ در نظر گرفته شدند (اسپنس و هلمرایش 1974). نتایج نشان داد که زنان با نقش های جنسیتی گوناگون از نظر میزان هموابستگی متفاوتند. همچنین اجرای آزمون تعقیبی شفه نشان داد که بیشترین تفاوت معنادار بین دو گروه زنان با نقش های جنسیتی زنانه و دو جنسیتی وجود دارد.
    کلیدواژگان: هموابستگی، نقش جنسیتی، فمینیست، دوجنسیتی
  • حسن کارنامه حقیقی*، نعمت الله اکبری صفحه 69
    این مقاله با استفاده از رویکرد کمی و کیفی، افزایش سهم و مشارکت زنان در آموزش عالی را مورد بررسی قرار می دهد. شواهد و بررسی ها نشان می دهد که بعد از انقلاب اسلامی ایران، خصوصا در سال های اخیر، مشارکت زنان در آموزش عالی، حداقل از نظر کمی افزایش یافته است. در ادامه، بر اساس مدل رشد تعمیم یافته سولو – سوان و با استفاده از تکنیک Pooling، همگرایی تقاضای اجتماعی زنان برای آموزش عالی در استان های مختلف کشور، طی سال های 81-1362 مورد بررسی قرار می گیرد. برآورد مدل همگرایی برای زنان، در حالت کلی(81-1362) نشان می دهد که همگرایی میان استان های مختلف کشور از لحاظ تقاضای جتماعی زنان برای آموزش عالی در هر دو مقطع زمانی به صورت همگرا حرکت کرده اند. به منظور مقایسه زنان و مردان، برآوردها نشان می دهد که سرعت همگرایی مردان و زنان متفاوت است، به طوری که در دوره زمانی 71-62 و 81-72، سرعت همگرایی تقاضای اجتماعی زنان برای آموزش عالی بیش از مردان بوده و این به معنی متفاوت بودن همگرایی در تقاضای اجتماعی برای آ؛موزش عالی بین مردان و است.
    کلیدواژگان: زنان، مشارکت، همگرایی، تقاضای اجتماعی برای آموزش عالی
  • پروانه گلرد* صفحه 101
    مقوله کارآفرینی به سرعت در حال گسترش است و کارآفرینی زنان موضوع خاص و مورد توجه سراسر جهان است. بسیاری از محققان معتقدند که فعالیت های کارآفرینی توسط زنان، نقش برجسته ای در سلامت اقتصاد ملت ها دارد. زنان در مدت کوتاهی توانستند با ورود به عرصه کسب وکار تحولات عظیمی در توسعه اقتصادی کشور ها ایجاد کنند. چنانچه آمارها نشان میدهد فعالیتهای اقتصادی زنان 25 تا 35 درصد کل فعالیتهای جهان را تشکیل میدهد.(کانتر،2002،11) فعالیتهای اقتصادی زنان در جهان و جهت گیری آنان به سمت فعالیتهای کارآفرینانه به دلایل متعددی از جمله بیکاری،استقلال،کسب درامد،پایین بودن دستمزدها و عدم رضایت از شغل قبلی است. اما عوامل مختلفی در تسهیل و یا تضعیف این فعالیتها موثر است. بررسی این عوامل می تواند در توسعه فعالیت کارآفرینانه زنان نقش مهمی ایفاء نماید. در این پژوهش به منظور ارائه مدلی جامع از توسعه کارآفرینی زنان، تلاش شده است که مهمترین شاخص ها و عوامل موثر شناسایی و رابطه بین آنها تعیین گردد. به همین منظور پس از انجام مطالعات نظری، مدل اولیه ای طراحی شد و بر اساس آن توسعه کارآفرینی با شاخص های رشد،ایجاد و نوآوری تبیین و عوامل موثر در 4 بخش فردی، شبکهای،سازمانی و محیطی در نظر گرفته شده است. سپس با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه، نظرات خبرگان کارآفرینی مورد تجزیه و تحلیل آزمون های آماری قرار گرفت. بعد از تعدیل مدل اولیه، بر اساس نظر خبرگان، مدل مذکور در جامعه آماری مورد ازمون (139 زن کارآفرین ایرانی) با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. نتایج حا صل از آزمون ها نشان داد که نقش عوامل فردی در توسعه کسب و کار زنان ایرانی از سایر عوامل موثرتر است. همچنین مهمترین انگیزه ها و اهداف زنان در کسب و کار، رضایت شغلی و کسب اعتبار و قدرت در جامعه و مهمترین ویژگی آنان توفیق طلبی و خلاقیت است.نتایج بیانگر آن است که زنان کارآفرین با شبکه اولیه ارتباطی، رابطه قوی دارند و عوامل و شرایط محیطی کشور، شرایط مساعد و سوق دهنده ای برای توسعه کسب و کار زنان محسوب نمی شود و زنان ایرانی در توسعه کارآفرینی با موانع محیطی جدی روبرو هستند.
    کلیدواژگان: اشتغال، ایران، توسعه، زنان، کارآفرینی، عوامل فردی، عوامل سازمانی، عوامل شبکه ای، عوامل محیطی، فعالیتهای کارآفرینانه
  • جعفر یعقوبی * صفحه 125
    اعتبارات خرد به عنوان یک گزینه می تواند سرمایه لازم برای زنان را ایجاد کند و همچنین عاملی برای حمایت از واحدهای کوچک بهره برداری، ایجاد فرصتهای شغلی برای نیروی کار عظیم موجود در روستاها، جلوگیری از مهاجرت روستائیان و نهایتا تعمیم عدالت اجتماعی باشد. با توجه به این امر مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات اعتبارات خرد و جایگاه آن در خانواده انجام گردید. تحقیق حاضر به روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شده و حجم نمونه آماری 61 نفر از زنان روستایی بود که طی 5 سال گذشته از اعتبارات خرد استفاده کرده بودند. نتایج نشان می دهد بیشترین زمینه مصرف وام در منطقه به ترتیب کارهای مربوط به دامپروری،باغبانی، کشاورزی، خرجهای تحصیل فرزندان، خرید وسایل خانه، خرید خوراک وپوشاک، خرجهای دارویی درمان و بهداشت و صنایع دستی است. اعتبارات خرد پرداخت شده در زمینه اشتغال بیشترین تاثیر را در تثبیت شغل قبلی زنان دریافت کننده وام داشته است. نتایج بدست آمده در زمینه تاثیر اعتبارات خرد نشان داد این اعتبارات بیشترین تاثیر را در زمینه بالابردن اعتماد گروهی در بین زنان داشته است. پنج موردی که به بیان پاسخ دهندگان وامهای دریافتی تاثیر زیادی در آنها داشته ب ترتیب عبارتند از: ایجاد احساسی قوی انجام کار، افزایش مهارت مدیریت زندگی، افزایش اعتماد به نفس، آگاه سازی زنان از توانایی های بالقوه خود و بهبود منزلت زنان در خانواده بوده است. تحلیل همبستگی بین اشتغال و متغیرهای مستقل نشان داد میان میزان تحصیلات زنان، میزان تحصیلات مردان و نگرش کلی مردان خانواده نسبت به دریافت وام توسط زنان خود در سطح 01/0 رابطه معنی داری وجود دارد.
    کلیدواژگان: اشتغال، اعتبارات خرد، زنان روستایی
  • فریده آل آقا* صفحه 147
    هدف از این تحقیق شناسایی توانایی های بالقوه و بالفعل زنان روستایی سه استان شمالی کشور (گلستان،گیلان و مازندران) از طریق شناسایی مشاغل درآمدزای آنان بود. این مشاغل توسط خود زنان روستایی و در پاسخ به سوالات پرسشنامه اعلام شد. تحقیق از نوع کاربردی و روش آن توصیفی – پیمایشی است که درباره یک نمونه 1328 نفری از زنان 10 سال به بالای روستاهای این سه استان انجام شده است. برای انجام تحقیق، 10 سوال کلی با 36 گویه در فرم پرسشنامه تدوین شد که با استفاده از شیوه مصاحبه تکمیل گردید. نتایج حاکی از آن است که زنان روستایی این سه استان بیشترین فعالیت اقتصادی را به ترتیب در حوزه های کشاورزی، دامداری، صنایع دستی و خدمات انجام می دهند و در عین حال در هیچیک از این موارد، آموزش چندانی از مروجان یا مدارس دریافت نکرده و بیشتر مشاغل درآمدزای خود را به صورت سنتی فرا گرفته اند.
    کلیدواژگان: آموزش های شغلی، بخش های شغلی، زنان روستایی، سن، مشاغل درآمدزا، وضعیت تاهل
|
  • Seyyed Ali Alavi Ghazvini* Page 5
    The Iranian Civil Code, especially those relating to family laws, is mainly based on the prevailing opinions of Shiite jurisprudence (without considering other views and evaluating their strength). As a result, in some cases, unfair and discriminatory laws have been enacted. For instance, under Article 1122 of the Civil Code, some diseases like Black Leprosy and Vitiligo of women have been regarded as an initiative to terminate marriage for men but such a right has not given to women if the husband suffers from such diseases. It seems that such discriminations have no justification and persuasive support in Shiite jurisprudence. For this purpose, this essay tries to review and criticize the prevailing opinions in the jurisprudence regarding the rights given either to men or women in respect of terminating marriage based on their spouse's disease. In this essay, the opposite views regarding this issue in jurisprudence will also be clarified and evaluated.
    Keywords: Black Leprosy, family low, termination of marriage, Vitiligo
  • Rasoul Sadeghi, Mohammad Jalal Abbasi, Shavazi* Page 25
    : Marriage patterns are different between countries and even among different ethnic groups within countries. Such differences are determined by both ethnic-cultural factors as well as socio-economic ones. The present paper uses the data from the 1991 Household Socioeconomic Characteristics to examine marriage patterns among ethnic groups in Iran, to identify the impact of ethnicity on these patterns. The results indicate that there are distinct marriage patterns among ethnic groups in Iran. Various analyses also show that after controlling socio-economic and demographic factors, ethnic differences in marriage patterns remain in the model. In other words, ethnicity has an independent role in the explanation of ethnic differentials in marriage patterns. The result of research shows that though ethnic norms and values are important and influensive in patterns of marriage but some other factors such as modernization and socio-economic determinants have also been important, too. Anthropological-demographic studies using qualitative methods can provide a deeper understanding on the impacts of ethnic norms, values and practices on marriage patterns and family in Iran.
    Keywords: characteristic assimilation, cultural effects, ethnicity, inter, ethnic marriage, marriage patterns
  • Shadi Sharifi* Page 49
    Although some would consider the co-dependency as pathological phenomena, but some feminists criticize this idea and they would argue that it is built within the social structure. In this study, gender roles have been compared and examined. The methods of the research is causal-comparative. The sample of 174 educated married women is entered in this study. The research shows that there is a significant difference between women with androgenic and feminine characteristics.
    Keywords: causal, comparative, co, dependency, gender roles
  • Hassan Karnameh Haghighi*, Nematollah Akbari Page 69
    Using quantitative and qualitative methods, this article investigates an increase in number of women in higher education. The paper suggests that after the Iranian Revolution (1979), the number of women in higher education has increased substantially. Then, the convergence! of women's social demand for higher education based on the generalized growing model of Solo-Swan and Pooling technique, is examined in various provinces of the country between "1984-2003". In general, the appraisal of convergent model for women (1984-2003), indicates that the convergence, concerning women's social demand for higher education has not occurred among the various provinces of Iran. Therefore, the hypothesis is considered for two periods of ten years, from 1984 to 1993 and 1994 to 2003. The analysis implies that women's social demand for higher education at two periods have converged in various provinces. The assessment reveals that women and men convergent pace2 are different, so that the convergent pace of women's demand for higher education has been more than men at two given periods of time, and it shows that the convergence in social demand for higher education varies between men and women.
    Keywords: convergence, social demand, women's higher education
  • Parvaneh Gelard* Page 101
    In recent years, women entrepreneurship has developed universally and has been a concern throughout the world. Many researchers believe that the activities of female entrepreneurs have had a productive role on the economy. Women's economic activities constitute 25 to 35 percent of world's economic activities. Women's desire for entrepreneurship activities is the result of some factors such as unemployment, low income and job dissatisfaction. Identifying these factors enable us to develop entrepreneurship activities of women. The present article tries to find a model to explain and define the women's entrepreneurship. In this study, data is collected by using a questionnaire and interview technique, 139 Iranian female entrepreneurs entered in this study.
    Keywords: environmental factor, individual factor, networking factor, organizational factor, women entrepreneurship
  • Jafar Yaghoubi* Page 125
    Micro credits can playa significant role in supplying necessary funds for employment of rural women, supporting small rural industries, creating new job opportunities and preventing rural migration. This research tries to asses the effects of micro credits which is paid to rural women of Zanjan province. The study applies descriptive survey research. The questionnaire and interview techniques are used for data collection in this study. The statistical population consists of rural women that have got micro credit from Agricultural Bank of Iran during the past 5 years in province of Zanjan, Iran (N=61). The results of the study show that women use the credits for the purpose of animal production, horticulture, farming, the costs of their children's education, buying furniture, food stuffs, clothes, medicine and hand made industry. The paid credits have the most impact and strong motivation on women regarding their abilities, increasing life management skills, increasing their se1f- confidences and inform rural women about their potential abilities and improving status of women in family.
    Keywords: employment, micro credits, rural women
  • Farideh Aleagha* Page 147
    The purpose of this article is to identify the potential and actual abilities of rural women living in three northern provinces of Iran (Golestan, Gillan and Mazandaran). The research is an applied one, using descriptive and survey methods. The sample population is 1382 women, over 10 years old. Data is collected by using a semi structured questionnaire and interview. Women were asked to list their jobs and one of the main indicators which are applied to show their abilities is their income. The results indicate that although these women are active in agriculture, animal husbandry, handicrafts and services in rural areas of Iran, but they do not receive much training and they have learned their income generation jobs.
    Keywords: income generation jobs, job training, rural women